من در جست و جو هستم...

من در جست و جو هستم...

من در جست و جو هستم...

در جستجوی راز غریب یک خیابان دو طرفه !

در جست و جوی چرای سحر تکان یک پرچم !

در جست و جوی اعجاز اشکال هندسی... اعجاز شش گوشه !

در جستجوی منشا این بوی غریب که نمی دانم چرا فقط چند روز مانده به محرم می پیچد !

در جست و جوی اینکه چرا وقتی پا در آن خیابان دو طرفه می گذاری و چشمت

به تکان آن پرچم سرخ رنگ می افتد دلت تا ابد اسیر آن شش گوشه می شود و

بوی سراسر ابهامش تا همیشه به جای خون در رگ هایت جریان می یابد...

آی کربلا کربلا کربلا...

من در جست و جو هستم..

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

حرف های من با تو

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۱۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم.


انقدر گریه کنم تا که مرا هم بخری

سخت درهم شده اوضاع من از هر نظری

 

کم محلی نکن اینقدر دلم می شکند

خسته ی خسته ام از بی کسی و در به دری

 

گر به کارت نمیایم نفروشم یا رب

کاش میشد که مرا قاطی خوبان ببری

 

از جوانیِ خودم سخت خجالت زده ام

نه مناجات درستی، نه بُکای سحری

 

تو غضب کرده ای از این همه معصیّت من

من خجالت زده از این همه لطفِ پدری

 

عزّتت واسطه ی بخشش من خواهد شد

مطمئنم که تو امشب ز گدا میگذری

 

بغض هر هفته من حسرت یک کرببلاست

منم و داغ زیارت منو داغ سفری

 

سوره فجر دو قسمت شد و زینب غش کرد

ماند برخاک تنی رفت روی نیزه سری

در جست و جوی جویا

دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم.

پیش تر ها فکر میکردم باید بگردم موفق ترین آدم روی زمین را پیدا بکنم و بشوم یکی مثل او.

یا حداقل از هر کس یک ویژگی بردارم و خودم را بریزم توی قالب او.

اما تازه فهمیده ام، من "جویا" آفریده شده ام. قرار نیست مثل هیچکس دیگری باشم. فقط باید خودم را به حد اعلای چیزی که آفریده شده ام برسانم.

ولی برای یک جویای کامل بودن، لازم است از بقیه چیزهای خوب یاد بگیرم.

طعم تلخ اناناس

شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم.

محور خانه ی ما، مادر است. یعنی ستون آرامش و شیرازه ی خانواده ما مادرم است. پدرم همیشه میگوید:"هرکدومتون مریض میشید بشید، حواستون باشه مامانتون مریض نشه"

سال 84 بود. مادرم چند ماهی مریض شد. تمام این 3،4 ماه یا بیمارستان بود یا خانه مادربزرگم. هر کس میرفت عیادت برایش کمپوت آناناس میخرید. و ما هر وقت میرفتیم دیدنش، همه ی آن کمپوت ها را می داد به خورد ما.

من از همان موقع از آناناس متنفر شدم، هم از خودش، هم همه ی مستقاتش.

تنها جرم آناناس این است که بوی روزهای مریضی و دوری من از مادرم را می دهد.

به گمانم اگر آن روزها یک مشت گندم توی بالشم می ریختم، حتما با آبیاری هرشب اشک هایم سبز می شدند.

 

داشتم فکر میکردم زینب (س) شاید هیچوقت، هیچ تابلویی را روی دیوار خانه اش نزد. تابلو دیوار میخ می خواهد. میخ بوی بی مادری می دهد برای زینب (س).

شاید زینب (س) هیچوقت دوشنبه های مدینه را دوست نداشت.

و خیلی شاید های دیگر... درباره ی در، دیوار، آتش، پیراهن، و...

فقط باید دختر باشی تا بدانی چیزهایی که رنگ مریضی مادر را دارند، بوی دوری از مادر می دهند، چقدر تنفر آورند.

دخترانه...

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • جویا ...

روضه باید به ادم عزت بدهد...

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم.


یاد گرفته ایم برای ترغیب آدم ها روضه بخوانیم که وای خطر نزدیک است، عن قریب دشمن حمله میکند و ما هنوز با پیزامه هایمان جلوی تلویزیون نشسته ایمو داریم چارلی چاپلین میبینیم.
و هی یاداوری می کنیم که برای حفظ این راه فرزندان پیامبر (ص) قربانی شده اند و یک عده بعدتر امدند و 8 سال بی امان جنگیدیدند و ما هیچ غلطی نکرده ایم. و هی سقلمه بزنیم که یه نمه عذاب وجدان بگیر و پاشو بجنگ.
آدم ها در این شرایط دست و پایشان را گم میکنند، وحشت زده می شوند و رفتارهایشان مثل کسی می شود که دارد غرق میشود و دست و پا زذن به جای نجات، به غرق شدنش کمک میکند.

باید کنار روضه، توجه ادم ها را به خودشان و استعداد هایشان و داشته هایشان معطوف کنیم و "ما می توانیم" را در وجودشان تقویت کنیم.

سرتا پا چشم. سرتا پا گوش

دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۰۲ ب.ظ
برای خوب فهمیدن لروما نیازی به داده های زیاد نیست. لزوما نباید انتظار داشته باشیم برای رسیدن به نتیجه پازل اطلاعاتمان تکمیل شود. همین که خوب ببینیم و بشنویم و فکر کنیم کافی است. اصلا خوب دیدن و خوب شنیدن گاهی به آدم حکمت می دهد. یعنی چیزی فراتر از دانسته های فعلی. فکر مستقل می دهد. بصیرت می دهد.کیاست می دهد. پس باید خوب دیدن و شنیدن را تمرین کرد. یک روزه هم بدست نمی آید. آدم متوجه تغییرات هم نمی شود. روی ضمیر نا خود آگاه اثر می گذارد.
نمی دانم شاید با خوب دیدن و شنیدن صدای خدا را هم بهتر بشنویم. شاید اگر نگاهمان را دقیق کنیم، امام زمانمان را هم ببینیم.
نگاهی که دقیق باشد، هوشمند باشد، هدفدار باشد، هرزه نمی رود (منظورم لزوما هرزه اخلاقی نیست!) و به مرور لایق دیدن چیزهای خوب میشود.