من در جست و جو هستم...

من در جست و جو هستم...

من در جست و جو هستم...

در جستجوی راز غریب یک خیابان دو طرفه !

در جست و جوی چرای سحر تکان یک پرچم !

در جست و جوی اعجاز اشکال هندسی... اعجاز شش گوشه !

در جستجوی منشا این بوی غریب که نمی دانم چرا فقط چند روز مانده به محرم می پیچد !

در جست و جوی اینکه چرا وقتی پا در آن خیابان دو طرفه می گذاری و چشمت

به تکان آن پرچم سرخ رنگ می افتد دلت تا ابد اسیر آن شش گوشه می شود و

بوی سراسر ابهامش تا همیشه به جای خون در رگ هایت جریان می یابد...

آی کربلا کربلا کربلا...

من در جست و جو هستم..

در جست و جوی اختیار

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم.

یک چند وقتیه هرچه فکر میکنم نمی تونم اختیار رو باور کنم.

همیشه تو تاریخ وقتی ماده "الف" رو با ماده "ب" قاطی میکردن ماده "ج" تولید می شد. حتی یک استثنا هم وجود نداره.

خب همه ما با هم فرق داریم. ماده اولیه وجود هرکداممون رو"الف" حساب کنیم، شرایطی که توش به دنیا می آیم و رشد میکنیم رو "ب"، طبیعتا عملکردی که خواهیم داشت "ج" میشه.

درسته که محاسبه اش به این راحتی ها نیست، ولی حساب کتاب داره، یعنی وقتی ما فرمول رو نمی دونیم معنی اش این نیست که واقعا فرمولی وجود نداره!

قصه اختیار اصلا برام حل نمیشه!

  • جویا ...

جستار  (۶)

سلام.
چرا اختیار واسه ت حل نمیشه؟؟
من فکرمیکنم اون قضیه بند الف و ب و ترکیبشون ج!!! ربطی به آفرینش پیچیده انسان نداره!!! اون بندها رو خود آدم ها نوشتن!!!
و طبق روندی که شما در مورد انسان و سرنوشتش اینجا اشاره کردین همیشه اینطور پیش نمیره .
بفرض که یکی ماده اولیه(هسته وجودیش) خوب باشه ، شرایطیم که توش پرورش پیدا کرده خوب باشه این دلیلی بر خوب بودن عملکردش میشه؟؟؟
شاید یه کور سوی امیدی براش باشه! اما این تضمینی بر فرجام خوبش نیست. چون اون فرده که بااختیارش تصمیم میگیره چکار کنه و از کدوم راه زندگی کنه!

جویا:
سلام
چی میشه که یه نفر خوب رو انتخاب میکنه یه نفر بد رو؟ جز اینکه اگر در عمق وجودشون مسئله رو بررسی کنیم میبینیم که یه چیزی ته وجودش هست که او رو وادار به این انتخاب کرده؟
من هرچی بررسی میکنم میبینم ریشه تمام اعمال ما به دو چیز برمیگرده:
اول: چیزی ک هنگام خلقت خداوند در وجودمون قرار داده
دوم: شرایطی که درش رشد میکنیم
که هیچکدومش دست ما نیست
به یه سفال دقت کنید
اولش یه مقدار گل (مرغوبیت اون خاکی که استفاده میشه در کیفیت سفال موثره، درست مثل ویژگی هایی که هرکدام از ما موقع تولد داریم)
دومش هم دست توانمند اون سفالگره که چقدر و چجوری گل رو ورز بده (درست مثل شرایطی که ما توش تربیت میشیم)
پس نمیشه گفت اختیار وجود داره (میدونم وجود داره هااا، منتها منطقا نمی تونم برا خودم حلش کنم)
مسئله اختیار ..
هممم ..
حل شدنی به نظر میرسه ..
نظرت ؟
جویا:
چجوری خب؟
سلام
من که فورمولو نفهمیدم
شما ببین اینو می فهمی:
اراده انسان جزء اخیر از علت تامه افعال اوست
یخورده روش فکر کن
هم جبر واست معنا پیدا می کنه هم اختیار 
جویا:
سلام!
آقا با ما مهندسا فارسی تر صحبت کنید خب!

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
هنوز فکر میکنم حل شدنی به نظر میرسه ، منتها توضیح نیازه و ..
در صورتی که تلگرام هستید ، *********
یا ..
********************
یا ..
:)
جویا:
تلگرامم رو که حذفیدم (ایکن ناراحت)
امکان توضیح همینجا نیست؟ ممنون میشم
سلام
معنی اش این میشه:
هر فعل و هر انتخاب انسان یک علتی داره
بعضی علت ها ناقص اند بعضی هاشون تام و کاملن
علت تامه یعنی مجموعه ای از علت ها و موضوعاتی که دست به دست هم می دن و باعث اون فعل ما می شن؛ به طوری که اگه همه اون شرایط محقق شه حتما اون فعل انجام می شه واگه حتی یکیش نباشه فعلی انجام نمیشه.
جزء اخیر از علت تامه یعنی آخرین جزءش؛ یعنی آخرین شرط موثر در افعال ما.
اولین جزء و مهمترینش اراده خداست؛ اون وسط مسطا هم انواع و اقسام شرایط و موثر ها و دلیل ها وجود دارن مثل نیاز یا خواست قلبی یا محبت یا ترس و...؛ آخرین جزءش هم اراده خود انسانه
پس: اراده انسان جزء اخیر از علت تامه فعال اوست.

درسته که فطرت اولیه انسان و به قول شما ماده اولیه روی انتخاب های ما تاثیر می ذاره، درسته که شرایط رومون تاثیر داره؛ ولی آخرین چیزی که حتما باید باشه تا یه فعل توسط شما انجام بشه اراده خودته؛
توی هر حرکت و هر انتخابی که انجام می دی اینو حس می کنی.

البته نا گفته نمونه گاهی اوقات (خیلی خیلی کم و در مواقع نادر مثل معجزه ها) خدا از قدرت خداییش استفاده می کنه و مارو مجبور به انجام کاری می کنه و توی انجام دادنش هیچ اختیاری نداریم؛

 مثلا اون نجّاری که اون جعبه رو برای مادر حضرت موسی ع ساخت که حضرت موسی ع رو توش بذاره و بندازه توی رود، می خواست بره حضرت موسی رو به فرعون لو  بده ولی تا رفت به قصر فرعون بدون اینکه ذره ای اختیار داشته باشه توانایی حرف زدن ازش گرفته شد.

در این جور موارد و کلن هرجایی که اختیار نداشته باشیم و... حدیث داریم که می گه خدا سر اون چیزایی مارو حساب کتاب می کنه که تو انجامشون اختیار داشتیم؛ نه بابت اون چیزایی که تو انجامشون مجبور بودیم یا حتی مثلا شرایط زندگی مجبورمون کرده تا اون انتخاب ها رو بکنیم.

اگه یه بچه ای تو یه خانواده تبهکار بدنیا بیاد و آدم خوبی بشه خیلی خیلی ارزشش بیشتر از خوبی هر کس دیگس؛ و اگه اون هم مثل دور و بریاش تبهکار بشه گناهش خیلی خیلی کم تر از هر کس دیگس؛ و اگه مجبور بوده به اون تبهکاری ادامه بده و واقعا چاره دیگه ای نداشته که دیگه اصلا گناهی نداره.

نمی دونم تونستم منظورمو برسونم؟

جویا:
بله بله!
خیلی خوب
و خیلی ممنون که این همه وقت صرف کردید اما بحث من دقیقا این حرف شماست که"ولی آخرین چیزی که حتما باید باشه تا یه فعل توسط شما انجام بشه اراده خودته؛"
خب ببینید!
این اراده از کجا شکل میگیره؟ چی میشه که اراده یه نفر قوی، واسه یه نفر ضعیف باشه؟
مگر نه اینکه علایق ما انتخاب های ما رو شکل میدن؟

ببینید یه مثال خیلی دم دستی
مثلا من رنگ نارنجی رو دوس دارم، شما سبز!
چی تعیین کرده که من این رنگی دوست داشته باشم شما اون رنگی؟
ته ته انتخاب های من و شما به چی برمیگرده؟ من نمی تونم هضم کنم اتفاقی باشه! نمی تونم هضم کنم الکی و بی اساس باشه. حتما همه علایق و سلایق ما یه ریشه عمیق و دقیق داره
این ریشه کی و کجا و چطور برمیکرده؟
مثلا شما میگید سبز دوس دارید چون طبیعت رو دوست دارید! من میپرسم چی شده که شما انقدر طبیعت رو دوس دارید و من انقدر دوست ندارید؟ و شما میگید این تفاوت به فلان علاقه شما برمیگرده و من باز میپرسم این علاقه به چی برمیگرده؟
این بحثها رو من هرچقدر پی میگیرم که به ریشه برسم که به اخرین و ریشه ای ترین دلیل برسم فقط به خلقت و محیط میرسم.
تونستم منظورم رو برسونم؟
حل نمیشه چون نگاهت به انسان، نگاه مهندسی عمقزی جان
اون مواد جامد هستن که وقتی با هم واکنش بدی، نتیجه قطعی و مشخصه
دنیای انسانها پیچیده تر ازیناست جانم
البته با آخرش موافقم
وقتی ما فرمول رو نمی دونیم معنی اش این نیست که واقعا فرمولی وجود نداره!
جویا:
خب دیگه!
من می دونم فرمول هست!
کلی هم که نگاهش میکنم به یه نتیجه ای میرسیم!
نمی دونم!
بذار یه بار حضوری بحرفیم
شدیدا ذهنم رو درگیر کرده

جستار

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی