در جست و جوی عینک (اندر خاطرات اردوهای جهادی)
شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم.
چشم دخترک چپ بود. یک عینک ته استکانی هم روی صورتش بود. دلم می سوخت. قیافه ی مظلومی داشت.
یادم نیست چه شد ولی یک بار عینکش را برای لحظاتی درآورد. دیدم چشمش حالت عادی به خود گرفت. تعحب کردم. خوب که به عینکش دقت کردیم فهمیدیم دسته عینکش چند ماهی است کج شده ولی تعمیرش نکرده اند. همین مسئله کوچک داشت چشمان دختر را نابود میکرد.
عینکش را گرفتیم بردیم برای تعمیر.
حتما برید و ببینید چون نبینید از دستش دادید!
حالا که خبرنگاران از ادیان مختلف اومدن دیدن و با شگفتی از عظمت پیامبر مهربانی تعریف میکنند حتما باید برید ببینید.
حالا که وهابی های بی لیاقت سعودی این فیلم رو تحریم کردند همه مون باید بریم ببینیم.
من برای خودم جایزه رفتن مجدد به سینما برای دیدن دوباره این فیلم گذاشتم!
اگه وظایف هفته مو به خوبی انجام بدم حتما این جایزه رو از خودم میگیرم!
هرچی بگم حیفه نرید ببینید کمـــه.