حرف های من با تو
بسم الله الرحمن الرحیم.
انقدر گریه کنم تا که مرا هم بخری
سخت درهم شده اوضاع من از هر نظری
کم محلی نکن اینقدر دلم می شکند
خسته ی خسته ام از بی کسی و در به دری
گر به کارت نمیایم نفروشم یا رب
کاش میشد که مرا قاطی خوبان ببری
از جوانیِ خودم سخت خجالت زده ام
نه مناجات درستی، نه بُکای سحری
تو غضب کرده ای از این همه معصیّت من
من خجالت زده از این همه لطفِ پدری
عزّتت واسطه ی بخشش من خواهد شد
مطمئنم که تو امشب ز گدا میگذری
بغض هر هفته من حسرت یک کرببلاست
منم و داغ زیارت منو داغ سفری
سوره فجر دو قسمت شد و زینب غش کرد
ماند برخاک تنی رفت روی نیزه سری